عشقم نجمه ساداتعشقم نجمه سادات، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره
اشیونه مامان و بابااشیونه مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
مامان سحرمامان سحر، تا این لحظه: 27 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره
بابا ستاربابا ستار، تا این لحظه: 33 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
داداش سید احمدرضاداداش سید احمدرضا، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره
سید محمد جوادسید محمد جواد، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

مواظب خودت باش هر موی تو شاهرگ من است...

زندگی

یه روز خوب-14

سلام   کی بچه های نی نی وبلاگی رو از دست دادیم....    به همین سادگی!   آوینا عزیزم روحت شاد   http://avina2011.niniweblog.com/   آوینا گلم مامان و بابا کنارتن غصه نخوریا خاله جون   خدایا به معصومیت این طفل معصوم از گناه پدر و مادرش بگذر   همین الان بخونید فاتحه   بغض لعنتی بشکن اوینای خاله داره برای وبش توپ قلقلی میخونه ...
26 مرداد 1393

یه روز خوب-13

سلام مامانییییییییییی   انقد شوق داشتم که اول خوابوندمت که بیام بنویسم   1ماه و20روزه بودی که گفتی مــَــــــ   امشبم که2ماه و11روزت بود یهو گفتی بـَـــــــــ   اینم اون لحظه قیافه بابایی وای چقد خوشحالممممممممم ​   شبت ناز ستاره کوچولوی مامان   ...
26 مرداد 1393

نقل نبات های دخترم

دخترکم2ماه و 10 روه بودی که گوشت سوراخ کردم   پارسال توی همایش شیرخوارگان دعا کردم که اگه امسال شمارو داشته باشم    هرطور شده هرسال ببرمت همایش   وقتی که گوشواره کردن گوشت هی گریه میکردی   توی دلم غوغا به پا بود   شما گوشواره گوش میکردی و گریه میکردی   حضرت رقیه گوشواره اش رو میکشیدن گریه میکرد   خدا لعنتشون کنه     حضرت رقیه پشت و پناهت باشه مامان   یا حضرت رقیه دختکم کنیز شما و جدتون حضرت زهراست سپردم به خودتون ...
25 مرداد 1393

یه روز خوب-12

سلام خوشکل مامان   بقیه عکسا رو میخوام برات بزارم     اینجا برای اولین بار حمومت کرد م کم کم داری شیطون میشی خوشکل مامان           اینجا هم خونه اقاجون(پدری)           ...
25 مرداد 1393

یه روز خوب-11

سلام نازنینم   امروز اومدم عکسای تولدت تا الان که 2ماه و 5روزته بزارم   قربونت برم مامان   وقتی دختری زردیش بالا و پایین مشد     اینم عکس دوروز بعد تولدته       اینم وقتی مریض بودی و من داشتم پر پر میشدم ولی نذاشتم کسی بفهمه       اینم عکس وقتی زیر دستگاه         اینم عکس3روز بعد تولدته که تو بیمارستان برای ازمایش زردی دوباره رفته بودیم         بقیه ی عکسا رو هم بعدا میزارم برات &nbs...
19 مرداد 1393

یه روز خوب-10

سلام خانم خوشل مامان...   امروز بردمت حموم اساسی کیف کردیا   از آب خوشت اومده بود و هی دست و پا میزدی و بنده هم بیشتر از شما   خوشحالی میکردم   تر و تمیزت کردم ....کلی   بعد از یه هفته حموم کردی البته همیشه حمومت میکردما ولی چون این هفته   واکسن 2ماهگی داشتی ترسیدم قبل یا بعدش سرما بخوری و تب کنی   بخاطر همین دیر حمومت کردم البته بخشش از شماست دیگه   سه شنبه بردمت بهداشت وزنت شده بود5200دور سر 38 و قد 60   ابراز خوشحالی از حمام. ..     به بعضی از دلایل عسک مخملمو حذف کردم   ...
17 مرداد 1393

یه روز خوب-9

سلام خوشکل مامان  قربونت برم روز به روز بزرگتر و شیطون تر میشی ماشاالله 18روزت بود که اولین کلمه رو گفتی البته اول گفتی اووو ولی بعدش کم کم هی گفتی اغوووو قربون خنه هات برم هروقت من یا بابایی باهات حرف میزنیم میخندی برامون ما هم دلمون غش میره امروز 1ماه و 29 روزه که شدی نفس ما... جدیدا وقتی گریه می کنی هی میگی ماااا عزیزم فدات بشم الهی خیلی خیلی دوست دارم اگه دیر نوشتم بخاطر این بود با مادر بزرگ اینا که اومده بودن دیدنت رفتیم شهرستان  ویه دوهفته ای مهمون کوچولوشون بودی وقتی برگشتیم خونه زنگ زدن داشتن گریه میکردن از دوریت خیلیا هستن اینقد دوست د...
12 مرداد 1393
1